«آن روشنفکرِ راحتطلب و ریاکار و منافق که اساس دشمنی آمریکا را انکار میکند و نمیفهمد و نسخهی تسلیم در مقابل آمریکا برای ملت و دولت مینویسد، اگر عامل دشمن نباشد، حداقل مرد میدان پیشرفت کشور نیست»
«آن روشنفکرِ راحتطلب و ریاکار و منافق که اساس دشمنی آمریکا را انکار میکند و نمیفهمد و نسخهی تسلیم در مقابل آمریکا برای ملت و دولت مینویسد، اگر عامل دشمن نباشد، حداقل مرد میدان پیشرفت کشور نیست»، این بخشی از سخنان اخیر رهبر معظم انقلاب است که درباره کسانی است که نسخه تسلیم در برابر آمریکا را مطرح و تلاش میکنند کشور را در مسیر به غیر از توسعه درونزا هدایت کنند. معظم له در اینجا به صراحت کسانی را که وجود دشمن را انکار میکنند را نسخه نویسان تسلیم دولت و ملت در مقابل آمریکا معرفی کردند. ایشان در تابستان امسال همچنین «اشرافیگری»، «اعتماد به بیگانه» و «بیتوجهی به طبقات ضعیف» را ۳ آفتی عنوان کردند که کیان انقلاب اسلامی را تهدید میکند؛ آفتهایی که رشد فزاینده طی چند سال اخیر داشته و عامل اصلی نارضایتی مردم نسبت به برخی از کارگزاران نظام اسلامی بوده و استمرار این آفتها میتواند هزینههای بیشتری را به کشور و جامعه اسلامی تحمیل کند. رویکرد جریان مورد اشاره سالهاست با مفاهیم گفتمان انقلاب اسلامی و اهداف نظام اسلامی در تناقض بوده و عملکرد نامناسب آنها در عرصههای اجرایی و سیاستگذاری و حتی قانونگذاری، عامل تخریب دستاوردهای انقلاب اسلامی در بسیاری از زمینهها بوده است.
نباید فراموش کرد که از سال ۱۳۶۸ کنترل اقتصاد ایران توسط مدل نئولیبرالی (جریان مورد اشاره) شکل گرفت و البته از ۱۳۷۶ نقطه عطف این جناح شکل گرفت، سالی که رسما فروپاشی سیاسی- اجتماعی نظام اسلامی وارد فاز اجرایی شد، اما ماهیت انقلاب تغییر نکرد. انقلاب و نظام اسلامی، علیرغم فشارهای گسترده تئوریک- میدانی این جریان برای استحاله آن، اهداف آرمانی و مردمی خود را حفظ کرده و توانسته در مقابل فضاسازیهای روانی- رسانهای این جریان و نظام سلطه به خوبی دوام بیاورد که این به معنای شکست مطلق جریان مذکور نیست کمااینکه آنها با تفکرات غلط خود در عرصه اقتصادی، عملکرد نامناسبی از خود به جا گذاشته و هزینههای این عملکرد را به پای اصل نظام میگذارند. لیبرالیسم چه شاخه مذهبی و چه شاخه غیرمذهبی آن، در طول تاریخ، به ویژه از قاجاریه تاکنون رقصهای مختلفی برای وابسته کردن کشور به غرب صورت داده اند و اگر چه این جریان عموماً تلاش کرده رویکرد خود را بر پایه مدرنیسم نشان دهد، اما صورت ایدئولوژیک آن نولیبرال است و کارکرد خود را در بی توجهی به اقشار آسیب پذیر جامعه نشان داده است. در حالی که سبک زندگی حضرت امام و رهبر معطم انقلاب و عناصر اساسی گفتمان انقلاب اسلامی، رسیدگی به حال اقشار کم درآمد جامعه را به صورت ویژه مورد تاکید قرار میدهد.
بر همین اساس، آرمان گرایی انقلابی علت مشکلات امروز جامعه ما نیست بلکه مدیران رانت خوار و متکبر و نور چشمی و نولیبرال علت مشکلات امروز جامعه هستند. حال برای آنکه بتوان کار را به دست جوانان انقلابی و مومن (مورد تاکید در بیانیه گام دوم رهبرمعظم انقلاب) سپرد، باید زمینه تعدیل نولیبرالهای فرهنگی-سیاسی را در ساختار حاکمیت اسلامی فراهم کرد و عناصر آن را پاکسازی کرد و افرادی را از نسلهای چهارم و حتی پنجم انقلاب تربیت کرد که زمینه نفوذ «شبکه انسانی» وابسته به طیف غربزده را به شدت تحدید کنند. بیانیه دوم معظم له را زمانی در مقابل برخی از حوادث و رویدادهای سالهای اخیر قرار میدهیم، به خوبی پی خواهیم برد که جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی زنده است، آنهم در حالی که تمام فرآیندهای خاورمیانه و غرب آسیا توسط امپریالیسم رقم زده میشد؛ حال باید توجه کرد که کارآمدی بزرگترین ارتش دنیا توسط انقلاب اسلامی گرفته شد و نفس این ارتش توسط ایران گرفته شد و این نشان کارآمدی انقلاب است.
جالب است بدانیم، همین جماعت که امروز ناکارآمدی خود را به پای نظام اسلامی مینویسند، تلاش دارند هویت عدالت خواهی و آرمانگرایی انقلاب را تضعیف و جمهوری اسلامی را به یک حکومت متصلب و دموکراتیک تبدیل کنند. تمام تلاشهای برای مقصر جلوه دادن حاکمیت و جلوگبری از «انتقال قدرت به جوانان مومن و انقلابی» در حالی ایت که اقتصاد مقاومتی قلب مشکلات نولیبرال را در اقتصاد کشور هدف قرار داده است و مسئله بازطراحی عدالت محور اقتصاد را در بیانیه دوم از یکسو ساختار بیمار اقتصاد کشور را اصلاح کرده و از سوی دیگر اهداف این طیف را منهدم میکند. در پایان باید گفت، «گام دوم انقلاب» باید به یک نسخه برای اداره کشور در دهه پنجم انقلاب تبدیل شود و با تفکر نو لیبرالی (که محور آن بی توجهی به زندگی اقشار آسیب پذیر و زندگی اشرافی مدیران دولتی میباشد) محال است که بتوان بیانیه گام دوم انقلاب را محقق کرد چرا که این تفکر مانع اجرای این بیانیه استقلال طلبانه است.
ارسال نظرات